Quantcast
Channel: زاده مرداد من
Browsing all 20 articles
Browse latest View live

دل!

دلم گرفته هوای گریه دارمچشمان نامحرم دیگران رو در کنارم می بینمو به ناچار گریه هایم رو در پستوی پلکهای خیسم پنهان می کنماین منمدچار درهای گرانشکسته از غم روزگار محو آرزوهای دیرینغصه های فروخفتهمن و...

View Article



Image may be NSFW.
Clik here to view.

درد

من آستانه دردممن زاییده دردمگویی خود یک دردممن دچار یک دردمشوریده حال. سردم استغمگینم.فریاد رسی هست؟به گمانم نیستمن دچار این دردم.سرکوب شده !زنجیره ای از دردم.من خاستگاه دردم!----(هزیان گویی های یک...

View Article

دچار مرگ

غمگینمگویی دچار مرگمدچار درد گران و سنگینمن چنین راهی را نخواسته بودماین همه درد در ذهن من پدیدار نبودگویی من دچار اشتباه چرخ گردونمقرار نبوده است که باشمو اینک دچار بودنم!همه مفهوم ها برای من گم گشته...

View Article

گریه

اشک رازیست لبخند رازیستعشق رازیستاشک آن شب ، لبخند عشقم بود.-------اشک راز استلبخند شاید راز باشدعشق یقینا راز استاما آیا اشکهای این شبهای من لبخند عشق هستند؟یا غمهای عشق؟نه!غم جدایی عشق!بیایید...

View Article

بوسه

در آستانه بوسه ای دل انگیزی از توبر پهنای دستان مهر انگیز  گرمتمن مست می شوم از  نگاه  شیرینتشوق درونم را  چو بینی ،  بر پهنای وجودم  بوسه می فرستیو از این احساس دل انگیز ،هرگزت غم نخواهد آمدآری دوست...

View Article


گذار!

یادش بخیر ! اولین مطلب این دست نوشته ها را می گویم ! خاطرت هست؟ حاضری یک بار دیگر با هم بخوانیمش ؟ پس گوش کن: " آغاز راه تنهاي تنها ، توئ يه اتاق سرد با ديوارهاي بي روح ،  پنجره هاي بسته  حتي حالا كه...

View Article

دو چهره!

چه زیباست دیدن دو چهره معصوم از تو در کنار خود دیدن چهره کودکانه ات گویی مبهوت آینده ای نیامده است و چهره نزدیکت! گویی نگران از آینده با منت! سرنوشت ما آدم ها گویی در چشمانمان پیداست! و برای ان ، من...

View Article

Article 2

دچار یعنی عاشقیعنی تحمل سختی ها حتی به خاطر یک دمیعنی تحمل دوری دستان مهربانتبه خاطر یک لحظه دیدن خنده بر لبانتشادی ما انسانها بسی ناپایدار است اگر عشقمان دروغین باشدو همیشه عشق هایی که به سرعت به...

View Article


Image may be NSFW.
Clik here to view.

فاصله ها...

فاصله ها... فاصله ها...دل شکسته ام، از تکرار حادثه ها به دنبال مرهمی هستمتا رد پای زخمی را بزدایم .می خواهم فاصله ها را به فراموشی بسپارم و امید را به خانه کوچک قلبم دعوت کنم.اولین امید من آن وجود پاک...

View Article


Image may be NSFW.
Clik here to view.

ناخوانده

خیلی امیدوار بودخیلی منتظر شدوقتی شنید نمیایاول بی محلی کردبه روی خودش نیاوردخب، براش خیلی سنگین بود...ولی وقتی مطمئن شدنتونست طاقت بیارهنتونست بمونهنتونست یه جا بشینهحرکت کرداومد..به پهنای صورتبدون...

View Article

هدیه ی خدا

خلاصه روزها همینجور گذشت و گذشت و ما از بودنت خیلی خوشحال بودیم منم حالم خیلی خوب بود نه ویاری نه مشکلی هر شب میرفتیم بیرون و خوش میگذروندیم تا اینکه رسیدم به هفته ی سیزدهم و سونوگرافی ان تی . اون روز...

View Article

هدیه ی خدا

خوب رسیدیم به هفته چهارده روز بیست و یکم مرداد. چهارروز از ماه چهارم گذشته بود که صبح زود مامان حالش بد شد نمیخوام توضیحش بدم چون بدترین روز زندگیم بود فقط بدون من و بابایی خیلی ترسیدیم و با مامان جون...

View Article

هدیه ی خدا

بازم سلام پسرم اول برات بگم از آزمایش دیابت بارداری که هفته ی بیست و پنجم رفتم بیمارستان و آزمایش دادم وای نمیدونی چقد بد بود اول ناشتا یه سرنگ خون گرفتن بعد یه محلول شیرین دادن خوردم بعد یه ساعت...

View Article


هدیه ی خدا

پسرم روز پنج شنبه پونزده آبان با مامان جون و خاله جون و بابایی رفتیم برات سیسمونی خریدیم کلی چیزای خوشگل و شیک داشت بهترین چیزارو واست خریدم عزیر دلم ایشالا به سلامتی و خوشی تنت کنم البته مقداری از...

View Article

هدیه ی خدا

شنبه بیست و سوم آبان ماه پیش دکتر نوبت داشتم بابایی مرخصی گرفت و باهم رفتیم حدودای پنج و نیم نوبتم شد و رفتم تو. بابایی از پشت در صدای قلبتو شنیده بود وزنم دو کیلو اضافه شده بود و فشارم هم نرمال بود ....

View Article


هدیه ی خدا

سلام مامانی امروز برای چکاپ بعدی میخوام برم پیش دکتر ساعت شش و نیم نوبت دارم بابایی و دایی سامان کارشون تموم شه میان دنبالم . از دیشب داره بارون میاد امسال خیلی زود برف و بارون شروع شد و یکی از سردترین...

View Article

هدیه ی خدا

سلام عزیز دل مامان بابا بالاخره انتظارمون به سر رسید و تو به دنیا اومدی . روز شنبه دهم بهمن با بابایی رفتیم بیمارستان بیستون برای پذیرش عمل سزارین اما قبول نکردن و گفتن دیگه سزارین نمیکنن منم خیلی...

View Article


هدیه ی خدا

سلام پسرم . بالاخره یه فرصتی پیش اومد یه سری به وبلاگ بزنم بس که درگیر توام😝 فک نمیکردم بچه داری انقده وقت گیر باشه حسابی سرگرمم کردی 😘 فقط خواستم بگم خیلی دوستت داریم 😘😍😘😍😘😍😘😍😘😍😘😍😒😘

View Article

هدیه ی خدا

سلام پسرم بالاخره ختنه شدی بیست و دوم اردیبهشت هزارو سیصدو نودو پنج ساعت یازده صبح توسط ملیح السادات که خودش میگه نود درصد پسرای این شهر رو اون ختنه کرده😂 با دایی سامان رفتیم دنبال مادر جون از اونورم...

View Article

هدیه ی خدا

یک سال گذشت . یک سال توام با استرس دلشوره ترس درد سختی و در کنارش خوشحالی و لحظات شیرین. آره پسرم دقیقا یک سال پیش در چنین روزی یعنی بیست و ششم خرداد فهمیدیم خدا تو رو به ما داده وای که چه روزی بود...

View Article
Browsing all 20 articles
Browse latest View live




Latest Images